انتخاب زبان
ما را دنبال کنید...
دسته‌بندی مقالات جدیدترین مقالات مقالات تصادفی مقالات پربازدید
■ اساتید حوزه علمیه حضرت بقیت الله عج - قم (۲)
سید محمد علی علوی لاجوردی (۱۷)
شیخ مهدی یعقوبی
سید عبد الرزاق پیر دهقان
شیخ محسن علوی افضل
شیخ مجتبی ناصری دولت آبادی (۱)
شیخ رضا اسلامی
سید احسان حسینی عاشق آبادی
شیخ محمد بصیرتی
سید روح الله موسوی
شیخ حسینعلی کرمانی
شیخ جعفر نوری نام تنی
شیخ علی جان نثاریون
شیخ جلیل شمس
شیخ عبدالله عباسی
سید هادی قریشی
سید محمد مهدی فروتن
شیخ مجید مهدیان آرا
شیخ ابراهیم لطیفی
شیخ مصطفی سرویه
یاسر ماهری قمی
شیخ یعقوب شمس الدینی (۱)
شیخ مهدی عرب پور
سید عبد المجید فقیهی
شیخ حسن محمودی
شیخ علی قربانی
شیخ رسول چگینی (۱۷)
شیخ محمد محمدی ارانی
سیدحسین موسوی نسب
شیخ محمد کثیری
سید مصطفی مومنی
سید محمد جلالی (۱۴)
شیخ محمد کاظمی نیا (۹۳)
شیخ محمد توکلی جوری
شیخ علیرضا کلاهدوزان (۱)
شیخ محمد طائبی اصفهانی
شیخ عارف محمدی
شیخ جلال باقری
سید محمد علی حسینی هرندی (۲)
شیخ مهدی دهبان (۳۷)
سید کاظم مددی
شیخ محمد زینعلی
سید علیرضا مددی (۲۳)
شیخ حامد خادم الذاکرین (۴)
شیخ محمد ناصری (۱)
شیخ علیرضا ضیایی (۳۰۰)
شیخ حسین صادقی
شیخ عباس مقیسه
شیخ محمد مهدی مقیسه
شیخ عبدالعباس حیاتی
شیخ علی علمداری
شیخ مجتبی خرقانی
شیخ یوسف تیموری
شیخ محمد رضا محمد علیزاده
شیخ مهدی قنبریان
شیخ حسین زهدی علیپور
شیخ حسین اطهری نیا
■ طلاب حوزه علمیه حضرت بقیت الله عج - قم
ورودی سال ۱۳۹۳
ورودی سال ۱۳۹۴
ورودی سال ۱۳۹۵
ورودی سال ۱۳۹۶ (۱)
ورودی سال ۱۳۹۷
ورودی سال ۱۳۹۸
ورودی سال ۱۳۹۹
ورودی سال ۱۴۰۰ (۱)
ورودی سال ۱۴۰۱
■ سایر نویسندگان (۳۲۲)

جدیدترین مقالات

مقالات تصادفی

مقالات پربازدید

- تبعيد ضبيع تميمى ومضروب ساختن او: ?

? بسم الله الرحمن الرحیم ?

- تبعيد ضبيع تميمى ومضروب ساختن او: ?

مردى نزد عمر آمد و گفت : ضبيع تميمى ما را ملاقات كرد و از ما تفسير آياتى از قرآن را پرسيد و گفت : خداوندا! كارى كن كه من بتوانم قرآن را تفسير كنم .
روزى در اثنايى كه عمر نشسته بود و با مردم نهار مى خورد، ضبيع كه لباس و عمامه اى پوشيده بود، سر رسيد. او هم جلو آمد و با حضار غذا خورد تا فراغت يافت . سپس گفت : يااميرالمؤ منين ! معناى آيه : ((وَالذّارِياتِ ذَرْواً فَالْحامِلاتِ وِقْراً)) چيست ؟
عمر گفت : واى بر تو! تو هستى كه مى خواهى تفسير قرآن بدانى ؟!
آنگاه او را برهنه كرد و چندان تازيانه زد كه عمامه از سرش افتاد. سپس ‍ ديد كه او موى سرش را بافته و به دو سوى آويخته است . به همين جهت گفت : به خدايى كه جان عمر در دست اوست ! اگر ديدم سرت را تراشيده اى سرت را از بدنت جدا مى كنم ؟!
سپس دستور داد او را در خانه اى حبس كنند. هر روز او را از خانه بيرون مى آورد و صد تازيانه مى زد !! و چون حالش خوب مى شد ، صد تاى ديگر مى زد!!! آنگاه او را سوار شترى كرد و روانه بصره نمود. و به فرماندار خود ابو موسى اشعرى نوشت كه نشست و برخاست مردم را با وى ممنوع كند و به منبر برود وبه مردم اعلام كند كه : ضبيع طلب علم نموده ولى به آن نرسيده است ! ضبيع بدبخت ، بدينگونه ميان مردم و قوم خود پست و خوار شد تا بدرود حيات گفت . در صورتى كه قبلاً بزرگ قوم خود بود. ص۵۴۰


? نویسنده: محمد جواد علی محمدی ?

?( مؤسسه پژوهشی معالم )?
⭕️ منبع : اجتهاد مقابل نص
زیر نظر حوزه علمیه بقیة الله عج
تحت حضرت اشراف آیت الله ناصری دامت برکاته 
▪️ پیام رسان ایتا و تلگرام: 
 ♦️ @maalemqom ♦️

 ▪️ پیام رسان واتساپ:  https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7

ارسال سوال